قصه؛ مادر همه هنرهاست
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۷۷۶۲۸
داستان و قصه از ژانرهای محبوب بشر از همان دوران اولیه زندگی است. داستان خلقت بشر، داستانهای پیامبران و دیگر داستانها نشان از اهمیت قصه در زندگی و نقش آن در آموزش دارد. در روزگاران کهن، تاریخ سنتها، مذهب، آداب قهرمانیها و غرور قومی به وسیله قصهگوها از نسلی به نسل دیگر منتقل میشد. هم چنین اینکه روایت قصههای کودکانه مشاغل و یا قصههای معرفی نقشهای اجتماعی، در رشد هوش اجتماعی کودکان تاثیرگذار هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روز گذشته قصهگویی ایرانی طی آیینی با حضور مسئولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و میراث فرهنگی به ثبت ملی رسید. ثبت ملی، یکی از وظایف وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است تا عناصر ملموس و ناملموس را ثبت و پاسداری کند. عنصر مهم ادبیات و قصهگویی در هویت ملی و جاذبههای فرهنگی ایران جای دارد و قصهگویس ادبیات و تاریخ را با ظرفیتها و ظرافتهای آن به نسلهای آینده منتقل میکند.
قصه میراثی گرانبهاستسجاد عباسی، کارشناس حوزه هنری کودک و نوجوان درباره قصهگویی میگوید: خواندن یک کتاب با صدای بلند بنظرم کار سختی نیست، ولی آن زمان که قصهگویی میرود که دایره خیال را گسترده کند و زندگی را نه آنطور که هست مجسم کند هنری میشود گرانبها و میراثی ارزشمند که باید سینه به سینه و نسل به نسل حفظ شود. میراثی که ما را گرد هم میآورد تا بشنویم و بخوانیم و همراه هنری که قصههای خوب میسازد برای بچههای خوب، هنری از قلم آذریزدیها تا مصطفی رحماندوست و علی خانجانی.
او معتقد است: قصهگویی آن میراثی است که میتواند حافظ باقی داشتههایمان نیز باشد، آداب و سنتهایمان و ویژهتر از همهی اینها قهرمانانهای این مرز و بوم که بخشی جدا نشدنی از بازیهای کودکان، هویت نوجوانان و پرچم افتخار جامعه ایرانی است با قصه حفظ و منتقل میشود. آنهم وقتی که نظریه پردازان کتاب چراغ قرمز فقر فزاینده خواندن را روشن کردهاند تا شاید کسی دوباره به یاد بیاورد که جامعه باید بخواند، بداند، بفهمد و انتخاب کند تا اینگونه اندیشه مردم سالاری زنده بماند. پس بیراه نیست که دوباره خانواده ایرانی و والدین فرزندان این سرزمین کهن را به پاسداشت و حراست از این میراثمان دعوت کنیم و تا، چون صدها عادت روزانه خوب ایرانی که در گذر زمان از دست رفت، این یکی را خوب حفاظت کنیم تا شاید آیندگان بیشتر قدر بدانند.
کلاغی که به خانهاش نرسید نماد ملی قصهگویی شدنماد ثبت ملی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یک کلاغ به نام «آقار» است. آقار یعنی آقای قارقار. مراحل ثبت این نماد هم به صورت ملی شکل گرفته است.
فلاح، معاون فرهنگی کانون پرورش فکری درباره نماد قصهگویی این طور توضیح داد: «آقار» همان کلاغی است که همیشه آخر قصهها میگوییم «قصه ما به سررسید کلاغه به خونه اش نرسید» این همان کلاغ است، اما دارد تلاش میکند که به همه خانههای ایرانیها برسد و بتواند قصه گویی را به عنوان یک فرهنگ و یک شیوه تربیتی به عنوان یک مدلی که خود قرآن کریم برای هدایت انسانها استفاده کرده است به کار ببرد.
ثبت ملی قصهگویی تلنگری به مردم استهمچنین علیرضا تابش، مشاور معاون میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز با بیان اینکه کانون پرورش فکری در همکاری با وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی قصهگویی را به ثبت ملی رساند، ادامه داد: ثبت ملی قصهگویی تذکری به همه ایرانیان برای توجه به این مهم است.
مشاور معاون میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با اشاره به ثبت ملی شاهنامهخوانی و نقالی، بیان کرد: نقالی و شاهنامهخوانی سالهای گذشته ثبت ملی شد و حالا نوبت به قصهگویی رسید تا به این وسیله مشخص کنیم پاسداری از فرهنگ و هنر وظیفه همه مردم است.
به گفته او برای ثبت ملی و جهانی یک اثر در وزارت میراث فرهنگی نیاز به پروندهای شامل اسناد و پژوهشها است تا کارشناسهایی که آن را بررسی میکنند قانع شوند که آن اثر ویژگیهای لازم برای ثبت ملی و جهانی را دارد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ساير حوزه هامنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: قصه گویی ثبت ملی ثبت جهانی گردشگری و صنایع دستی کانون پرورش فکری میراث فرهنگی ملی قصه گویی ثبت ملی قصه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۷۷۶۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تهدیدی برای شهر باستانی جیرفت
آغاز ساخت یک شهرک جدید در جیرفت و در عرصۀ شهر باستانی معروف به «دقیانوس»، این محوطه تاریخی را در تهدید قرار داده است.
به گزارش ایسنا، جمعی از فعالان و دوستداران میراث فرهنگی اطلاع دادند: فاز نخست تسطیح اراضی برای احداث «شهر نوین جیرفت» به مساحت ۲۱۶ هکتار چند روزی است در غرب مجموعه باستانی «دقیانوس» شروع شده است. این شهرکسازی درست در میان آثار و بقایای بهجامانده از شهر کهن جیرفت قرار میگیرد. در حالی که عرصه و حریم محوطۀ شهر دقیانوس هنوز تدقیق نشده است، اما شواهد سطحی نشان میدهد که شهر نوین جیرفت در این عرصه قرار میگیرد. بر اساس تصاویر هوایی مشخص است که گورستان در جنوب شهر نوین و بخشی از سامانه آبرسانی و قناتهای کهن متصل به دقیانوس درست در غرب و میانۀ محل شهر نوین قرار دارند. همچنین تپههای شمال غربی که مملو از قطعات سفال، تکههای آجر و بقایای معماری است در شمال شهر نوین قرار میگیرد.
به گمان باستانشناسان، بیشک راه ارتباطی شهر نوین از کوچه پسکوچههای «کهورویه» نخواهد گذشت، بلکه در آینده محوطۀ ارزشمند «قمادین» برای ایجاد پل و اتوبان ارتباطی بین شهر امروزی جیرفت و شهر نوین تسطیح خواهد شد و از بین خواهد رفت.
قمادین همان شهری است که مارکوپولو آن را کَمادی نامیده و نوشته است که کمادی پیش از این شهری بزرگ و پرشکوه بوده، ولی اکنون (سدۀ ۷ قمری / ۱۳ میلادی) کوچک و کماهمیت شده است، زیرا مغولان چند بار آن را ویران ساختهاند. کمادی در سدۀ ۱۳ قمری / ۱۹ میلادی در شمال جیرفت شناسایی شد. مردم بومی ویرانههای آن را شهر دقیانوس مینامند (گابریل، ۱۲۹؛ سایکس، ۲۶۷). برخی همین شهر دقیانوس را شهر جیرفت کهن دانستهاند (دایرهالمعارف بزرگ اسلامی). از قمادین به عنوان خزانۀ نفایس چین و ختا، هندوستان، حبشه، زنگبار، روم، مصر، ارمنستان، آذربایجان، ماوراءالنهر، خراسان، فارس و عراق یاد شده است.
فعالان میراث فرهنگی میگویند: بخشی از عرصه و حریم این مجموعه باستانی ارزشمند نیز کمتر از دو دهه پیش به صورت قطعات یک هکتاری به گروهی از بازنشستههای کشوری واگذار شده است. این بخش که بیش از ۷۰ هکتار وسعت دارد مشخص نیست طی چه سازوکار و با استناد به کدام قانون و کدام استعلام از میراث فرهنگی واگذار شده است و چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟
اکنون این پرسشها از سوی جمعی از باستانشناسان و فعالان میراث فرهنگی مطرح شده است که آیا این طرح، ملاحظات مربوط به «ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی» (اتاف) را در نظر گرفته است؟ همچنین، شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در جلسه ۲۰ آذر ۱۴۰۲ مصوب کرده بود که برای «الحاق ۲۹۹ هکتار اراضی به محدوده شهر جیرفت در راستای طرح نهضت ملی مسکن» ضرورتاً باید «ملاحظات مربوط به حریم منظر اثر ثبتی در محدوده الحاقی با هماهنگی اداره کل میراث فرهنگی استان در طرح اعمال شود.» آیا وزارت میراث فرهنگی به این موضوع رسیدگی کرده است؟ آیا توسعه جیرفت با نابودی ارزشها و داراییهای تاریخی و فرهنگی آن دنبال خواهد شد یا میراث و ارزشهای فرهنگی برای نسلهای آینده حفظ خواهند شد؟
بقایای شهر دقیانوسجیرفت از کهنترین تمدنهای بشری است و حدود پنجهزار سال قدمت دارد و الواح خطی یافتهشده از آن نشاندهنده یکی از نخستین خطهای اختراعشده توسط بشر معرفی شده است. این محوطه باستانی پیش از این، با غارت گستردهای مواجه شده بود؛ اوایل دهه ۸۰ که «هلیلرود» در جنوب استان کرمان، طغیان کرد و گورهای باستانی و اشیاء دفنشده در آن آشکار شد و مردم با بیل و کلنگ راهی این منطقه شدند، آن زمان جیرفت را پنیری سوئیسی توصیف میکردند که حفاران آن را برای یافتن اشیاء تاریخی سوراخ سوراخ کرده بودند.
تصویر ماهوارهای بخشی از بقایای شهر کهن جیرفت بقایای شهر کهن جیرفتانتهای پیام